مدیریت زنجیره تامین یکی از ضروری ترین جنبه های یک تجارت است و خیلی از مردم عادی که خارج از چرخه تامین و تهیه کالا و ملزومات هستند متوجه این امر مهم نخواهند بود تا زمانیکه اثرات آن را در زندگی روزمره خود لمس و احساس نمایند .
به یاد بیاورید زمانی که چیزی مانند لباس مورد علاقه شما و یا مایحتاج منزل را نیاز داشته اید و در فروشگاه مورد نظر موجود نبوده و یا به یاد آورید به علت کمبود عرضه بنزین قیمت آن افزایش پیدا کرده و یا پس از ثبت سفارش خود در سایتهای اینترنتی سفارش شما در بعضی اوقات یا اشتباه ارسال شده و یا با عدم موجودی آن محصول خاص مواجه شدید و یا با تاخیر زیادی به دست شما رسیده است .
تمام موارد فوق و تجربه های مشابه دیگر که مردم به طور روزمره با آن برخورد کرده اند همه واقعی بوده واثرات مثبت و منفی خود را در زندگی آنها می گذارد .
شیوه های زنجیره تامین که توسط شرکت ها دنبال می شود میتواند در بازار رقابتی باعث رشد و ترقی آنها شده و یا بالعکس باعث تضعیف آنها گردد.
پیامد روشهای زنجیره تامین در شرکتهایی که با مصرف کننده نهایی سرو کار داشته تاثیر کمتری نسبت به شرکنهایی دارد که به عنوان تامین کننده عمل کرده و هرگونه تعلل از طرف آنها باعث لنگی و دیرکرد در فرآیند بالادستی شده و تاثیر منفی خود را بر چنین معاملاتی می گذارد .
به عنوان مثال دراواخر دهه 2000 میلادی به دلیل اشکالاتی که در زنجیره تامین برون سپاری گسترده دریم لاینر 787 برای شرکت بوئینگ پیش آمد و تحویل هواپیمای جدید تاخیر قابل توجهی داشت آن شرکت بیش از 2 میلیارد دلار متحمل هزینه شد و درنهایت به دلیل عدم پشتیبانی و تسریع در تامین قطعات یدکی کمتر از دو سال پس از اولین تحویل دریم لاینر 787 در سال 2011، بوئینگ دستور توقف تولید این هواپیما را صادر کرد.
در حالی که برخی شرکتهایی که از پیامدهای مدیریت نامناسب زنجیره تامین رنج می‌برند، شرکتهایی مانند آمازون، والمارت و زارا به دلیل زنجیره تامین کارآمد، از رقبا بهتر عمل کرده و بطور مداوم بازار خود را گسترده تر می نمایند.